یادگیری دو حلقه‌ای (Double-Loop Learning) یک مفهوم مهم در نظریه یادگیری سازمانی است. این نوع یادگیری به تغییرات عمیق‌تر و اصولی‌تر در فرآیندها، باورها و رفتارهای سازمانی اشاره دارد.
حلقه اول (Single-Loop Learning): این نوع یادگیری به اصلاحات و تغییرات سطحی در فرآیندها و رفتارها می‌پردازد، بدون اینکه به سوالات اساسی‌تر و اصولی‌تر پرداخته شود. در این حالت، سازمان تلاش می‌کند مشکلات را حل کند و به هدف‌های خود برسد، اما همچنان مفروضات و رویکردهای ابتدایی خود را تغییر نمی‌دهد.
حلقه دوم (Double-Loop Learning): در این نوع یادگیری، سازمان به جای صرفاً اصلاح رفتارها یا فرآیندهای جاری، به بازنگری و تغییر مفروضات و اصول بنیادین خود می‌پردازد. این فرآیند شامل ارزیابی و محک زدن ارزش‌ها، دیدگاه‌ها و قواعدی است که سازمان بر اساس آن‌ها عمل می‌کند. این یادگیری باعث می‌شود که سازمان به شیوه‌ای عمیق‌تر به مشکلات بپردازد و برای مواجهه با تغییرات و چالش‌ها راه‌حل‌های نوآورانه‌تر و مؤثرتری بیابد.
فرآیند بازخورد در یادگیری دو حلقه‌ای به سازمان‌ها کمک می‌کند تا نه تنها به رفع مشکلات موجود بپردازند، بلکه از تجربیات خود برای ایجاد تغییرات اساسی و پایدار در عملکرد سازمانی استفاده کنند.
در یک سازمان که یادگیری دو حلقه‌ای را به کار می‌گیرد، ممکن است ابتدا به دلیل کاهش بهره‌وری عملیاتی، فرآیندهای کاری را تغییر دهند (حلقه اول)، اما سپس از خود بپرسند که چرا فرآیندهای اولیه ناکارآمد بودند و چه اصولی ممکن است باعث آن‌ها شده باشد. در نهایت، ممکن است سازمان تصمیم بگیرد که استراتژی‌های خود را به طور کلی بازنگری کند و تغییرات اساسی‌تری در نگرش‌ها، ماموریت ها و سیاست‌های خود ایجاد کند (حلقه دوم).
یادگیری دو حلقه‌ای به سازمان‌ها این امکان را می‌دهد که به‌جای حل مسائل به صورت سطحی، به ریشه مشکلات پرداخته و استراتژی‌های مؤثرتری برای مقابله با چالش‌ها پیدا کنند.

اینترنت چگونه و توسط چه کسانی اختراع شد و تا به امروز چه مسیری را طی کرده است؟ پاسخ احتمالا شما را غافلگیر خواهد کرد.ما هر روز صبح از خواب بیدار می‌شویم، گوشی هوشمندمان را برمی‌داریم و پیش از هر کار دیگری پیام‌هایمان را چک می‌کنیم. کمی بعد چرخی در شبکه‌های اجتماعی می‌زنیم و خلاصه‌ی اخبار را مرور می‌کنیم.
شاید برای رسیدن به محل کار تاکسی آنلاین بگیریم و غذای ظهر را از طریق یکی از اپلیکیشن‌ها سفارش دهیم، یا با دوستانمان تماس ویدیویی برقرار کنیم. هنگامی‌که می‌خواهیم هتل رزرو کنیم، اولین سؤالی که می‌پرسیم این است که آیا اتاق‌ها هم وای‌فای دارند؟ قطع‌شدن اتصال اینترنت از برخی جهات به کابوسی تلخ شباهت دارد، چراکه در وهله‌ی اول شغل و زندگی بسیاری از ما مختل می‌شود. اما این شبکه‌ی جهانی چگونه به وجود آمد، چه کسانی آن را ساختند و با چه انگیزه‌ای؟

سفر اینترنت از یک پروژه‌ی نظامی در دوران جنگ سرد تا شبکه‌ی جهانی که امروز در گوشی‌هایمان با خود حمل می‌کنیم، چندان قدیمی نیست: پس با ما همراه باشید تا این داستان تاریخی را با همه‌ی نوآوری‌ها، ایده‌های درخشان و گاه حوادثی که مسیر تاریخ را تغییر داد، مرور کنیم.

آرپانت و تولد شبکه‌های اولیه (دهه ۱۹۵۰-۱۹۶۹)

در دهه‌ی ۱۹۵۰، جهان در تب‌وتاب جنگ سرد می‌سوخت. در این فضای رقابت تسلیحاتی و فناوری بین ابرقدرت‌ها، ایده‌ای در ذهن استراتژیست‌های نظامی آمریکا شکل گرفت: چگونه می‌توان شبکه ارتباطی ایجاد کرد که حتی در صورت حمله هسته‌ای، فرماندهی و کنترل نظامی را حفظ کند؟

در همین راستا، وزارت دفاع آمریکا سازمانی به نام آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته (ARPA) را تأسیس کرد که بعدها به DARPA تغییر نام داد.

آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته آمریکا (ARPA) دهه ۱۹۶۰آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته آمریکا(ARPA)دهه۱۹۶۰

برخلاف تصور رایج، هدف اصلی آرپانت (شبکه‌ای که توسط آرپا ایجاد شد) صرفاً ایجاد سیستم ارتباطی مقاوم در برابر حملات هسته‌ای شوروی نبود. آن‌ها چشم‌اندازی عملی‌تر، یعنی به اشتراک‌گذاری منابع محاسباتی کمیاب و گران‌قیمت بین دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی را دنبال می‌کردند.

محققان باید «شبکه‌ای» را برای ارتباط از راه دور کامپیوترها با یکدیگر توسعه می‌دادند؛ مفهومی کاملاً نوین در زمانی که کامپیوترها عمدتاً ماشین‌های منفرد و جدا از هم بودند.

ایده‌ی نوآورانه‌ی آرپانت بر پایه‌ی استفاده از یک سیستم جدید به نام سوئیچینگ بسته‌ای (Packet Switching) شکل گرفت:

برخلاف سیستم‌های مخابراتی سنتی که برای ارتباط به اتصال مستقیم و مداوم نیاز داشتند، در این سیستم، داده‌ها به بسته‌های کوچک تقسیم می‌شدند که می‌توانستند از مسیرهای مختلف به مقصد برسند و در آنجا دوباره به هم بپیوندند. این یعنی حتی اگر بخشی از شبکه از کار می‌افتاد، داده‌ها می‌توانستند از مسیرهای دیگر به سفر ادامه دهند: دقیقاً همان ویژگی که برای یک شبکه مقاوم در برابر حملات لازم بود.

این ایده را متخصصانی نظیر پل باران در مؤسسه RAND و دونالد دیویس در بریتانیا طراحی کردند؛ اما کسی که آن را در سطح عملیاتی به کار گرفت، لئونارد کلینراک در دانشگاه UCLA بود. او نه‌تنها پشتوانه نظری پروژه را توسعه داد، بلکه در سال ۱۹۶۹ در کنار تیمش، یکی از اولین گره‌های آرپانت را راه‌اندازی کرد.

۲۹ اکتبر ۱۹۶۹ در لحظه‌ای تاریخی محققان آرپانت اولین آزمایش بزرگ خود را در آزمایشگاه کامپیوتر دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس (UCLA) انجام دادند. چارلی کلاین، دانشجوی برنامه‌نویسی، تلاش می‌کرد کلمه LOGIN را به کامپیوتری در مؤسسه تحقیقاتی استنفورد در فاصله حدود ۵۰۰ کیلومتری ارسال کند.

اما سیستم پس از ارسال دو حرف اول از کار افتاد. به‌این‌ترتیب، اولین پیام در تاریخ اینترنت، تنها حروف LO بود؛ گویی سرنوشت می‌خواست اولین کلام این فناوری، شروع عبارت «LO and behold» (اصطلاحی قدیمی به معنای ببین و شگفت‌زده شو) باشد.

تیم BBN آرپانت سال ۱۹۶۹تیم BBN آرپانت ۱۹۶۹

وقتی بودجه‌ی پروژه‌ی آرپانت در سال ۱۹۶۶ به تصویب رسید، اجرای آن به فردی تقریبا گمنام اما با تاثیری انکارناپذیر سپرده شد: لارنس رابرتز. او که در MIT فعالیت می‌کرد، به آرپا پیوست تا چشم‌انداز ارتباط بین کامپیوترها را واقعاً اجرایی کند. اما اجرای این شبکه فراتر از لابراتوارها به سخت‌افزار، نرم‌افزار و یک تیم اجرایی نیاز داشت. اینجا بود که شرکت خصوصی کوچکی به نام BBN Technologies وارد داستان شد.

شرکت BBN مسئول ساخت تجهیزاتی شد که IMP (Interface Message Processor) نام داشتند، جعبه‌هایی بزرگ شبیه به یخچال که مسئول اتصال هر کامپیوتر دانشگاهی به شبکه بودند. آی‌ام‌پی‌ها در واقع نخستین روترهای تاریخ بودند.

اما جدای از تجهیزات، نکته‌ی مهم دیگر، فضای ذهنی و اجتماعی اطراف پروژه بود. برخلاف پروژه‌های نظامیِ معمول؛ آرپانت در یک فضای دانشگاهی باز و با مشارکت داوطلبانه جلو رفت. این تضاد عجیب، یعنی پروژه‌ای نظامی در بستری علمی و آزاد باعث شد نتیجه‌ی نهایی چیزی فراتر از هدف اولیه‌اش باشد.
چهار نود اول آرپانت روی نقشه آمریکاچهار نود اول آرپانت
در ابتدا آرپانت تنها چهار گره (node) داشت: دانشگاه UCLA، مؤسسه تحقیقاتی استنفورد، دانشگاه کالیفرنیا در سانتاباربارا و دانشگاه یوتا. اما این شبکه کوچک با سرعتی شگفت‌انگیز رشد کرد. تا سال ۱۹۷۱، تعداد نودها به ۱۵ عدد رسید و تا پایان همین دهه، ده‌ها دانشگاه، مرکز تحقیقاتی و نهاد دولتی را در سراسر آمریکا به هم متصل می‌کرد.
مراکز متصل به آرپانت در سال ۱۹۸۴مراکز متصل به آرپانت در سال ۱۹۸۴
البته هیچ عملیاتی به‌قصد ساختن یک ابزار عمومی برای مردم انجام نمی‌شد. آرپانت قرار بود بستر ارتباطی دانشمندان و محققان باشد. جالب اینکه که همه‌چیز در سکوت پیش می‌رفت. نه رسانه‌ها هیاهو می‌کردند و نه حتی سیاست‌مداران از اهمیت فرهنگی این پروژه حرف می‌زدند. انگار انقلابی زیر پوست عصر ماشین رخ می‌داد، در میان کابل‌ها و کامپیوترهایی که به‌اندازه یک اتاق بودند.(ZOOMIT.ir)

سواد هوش مصنوعی (AI Literacy) به توانایی درک و استفاده از هوش مصنوعی در زندگی روزمره و حرفه‌ای اشاره دارد. در برخی کشورها، اقدامات گسترده‌ای برای توانمندسازی نوجوانان در زمینه سواد هوش مصنوعی انجام شده است تا آن‌ها برای دنیای پر از فناوری و داده‌های دیجیتال آماده شوند.
۱. مدل‌های آموزشی ۱-۱. برنامه “اخلاق+هوش مصنوعی AI+Ethics” در بریتانیا، یک برنامه درسی است که به نوجوانان و جوانان کمک می‌کند تا نه تنها مفاهیم هوش مصنوعی را درک کنند، بلکه به چالش‌های اخلاقی و اجتماعی آن نیز پرداخته شود. این برنامه در مدارس متوسطه ارائه می‌شود و موضوعاتی از قبیل تبعیض‌های الگوریتمی، حریم خصوصی، و تأثیرات هوش مصنوعی بر بازار کار و زندگی روزمره را شامل می‌شود. هدف این برنامه آماده‌سازی نسل آینده برای مواجهه با چالش‌های اخلاقی و اجتماعی هوش مصنوعی است. در این برنامه، دانش‌آموزان از پروژه‌های عملی و شبیه‌سازی‌های دنیای واقعی استفاده می‌کنند تا مهارت‌های عملی در زمینه طراحی سیستم‌های هوش مصنوعی پیدا کنند.
۲-۱. یکی از دیگر ابتکارات، برنامه ای با عنوان “هوش مصنوعی برای همه AI4All” می باشد که در قالب یک سازمان غیرانتفاعی در آمریکا برنامه‌هایی را برای ارتقاء سواد هوش مصنوعی در میان نوجوانان طراحی کرده است. این برنامه‌ها با هدف توسعه توانایی‌های تکنولوژیکی و تفکر انتقادی در مورد کاربردهای هوش مصنوعی، فعالیت‌هایی همچون کارگاه‌های آموزشی، مسابقات و پروژه‌های عملی را برگزار می‌کند.
۳-۱. مدل “هوش مصنوعی برای دانش آموزان تا پایه دوازدهم AI4K-12” در استرالیا، یک برنامه آموزشی جامع است که از دوران ابتدایی تا دبیرستان، نوجوانان را با مفاهیم هوش مصنوعی آشنا می‌کند. این برنامه شامل دوره‌های آموزشی، فعالیت‌های عملی و پروژه‌های گروهی است که به دانش‌آموزان اجازه می‌دهد تا الگوریتم‌ها، مدل‌های یادگیری ماشین، و کاربردهای مختلف AI را درک کنند.
۲. نقش دولت‌ها و سیاست‌های حمایتی در توانمندسازی نوجوانان۱-۲. ابتکار “هوش مصنوعی برای جوانان AI for Youth” در کانادا با هدف معرفی هوش مصنوعی به دانش‌آموزان طراحی شده است. این برنامه در سال ۲۰۱۸ توسط دولت کانادا آغاز شد و به نوجوانان از سنین پایین آموزش‌های بنیادین در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین را ارائه می‌دهد. علاوه بر این، دولت کانادا به مدارس و معلمان آموزش‌های ویژه‌ای در این زمینه ارائه می‌دهد تا بتوانند این مفاهیم را به طور مؤثر به دانش‌آموزان منتقل کنند.
۲-۲. طرح “مدرسه های هوش مصنوعی AI Schools” در آلمان، یک پروژه آموزشی است که در آن دانش‌آموزان می‌توانند مفاهیم هوش مصنوعی را از طریق پروژه‌های گروهی و کلاس‌های عملی بیاموزند. این طرح به‌طور خاص در مدارس عالی و فنی اجرا می‌شود و هدف آن ارتقای توانمندی‌های دیجیتال در بین جوانان است.

در دنیای امروز، هوش مصنوعی به یکی از حیاتی‌ترین ابزارهای پیشرفت در زمینه‌های مختلف تبدیل شده است. از صنعت و فناوری گرفته تا سلامت و آموزش، هوش مصنوعی به سرعت در حال تغییر نحوه زندگی ما است. برای نوجوانان و جوانان، این تکنولوژی می‌تواند فرصتی عالی برای توانمندسازی آن‌ها در دنیای مدرن فراهم کند. با این حال، برای بهره‌برداری حداکثری از این فرصت‌ها، نیاز به آموزش مناسب و آگاهی از چالش‌های مرتبط با هوش مصنوعی وجود دارد.
1. اهمیت توانمندسازی: نوجوانان و جوانان امروز به عنوان نسل آینده جوامع، نیازمند آگاهی و توانایی در استفاده از فناوری‌های نوین مانند هوش مصنوعی هستند. هوش مصنوعی می‌تواند برای این نسل فرصتی برای یادگیری مهارت‌های جدید، اشتغال در مشاغل نوظهور و توسعه خلاقیت فراهم کند. همچنین، با آموزش هوش مصنوعی، آن‌ها قادر خواهند بود مشکلات پیچیده‌ای را که در دنیای واقعی با آن‌ها مواجه می‌شوند، حل کنند.
2. آموزش و یادگیری: هوش مصنوعی می‌تواند در شخصی‌سازی فرآیندهای آموزشی برای نوجوانان و جوانان مفید باشد. از سیستم‌های یادگیری خودکار گرفته تا معلمان هوش مصنوعی، می‌توانند به هر فرد کمک کنند تا با سرعت و روش خود یاد بگیرد. این امر می‌تواند به کاهش شکاف‌های آموزشی و فراهم کردن فرصت‌های برابر برای تمامی دانش‌آموزان کمک کند.
3.اشتغال و کارآفرینی: هوش مصنوعی فرصت‌های جدیدی را برای جوانان در زمینه‌های مختلف مانند داده‌کاوی، یادگیری ماشین، طراحی الگوریتم و تحلیل داده‌ها فراهم می‌آورد. به‌ویژه در دنیای کار از راه دور، آگاهی از هوش مصنوعی می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا مشاغل جدیدی ایجاد کنند یا به شرکت‌ها در استفاده بهینه از این فناوری کمک نمایند.
4.خلاقیت و نوآوری: هوش مصنوعی می‌تواند ابزارهای جالبی را برای تقویت خلاقیت جوانان فراهم کند. برنامه‌های طراحی و هنر دیجیتال مبتنی بر هوش مصنوعی، مانند نرم‌افزارهایی که به هنرمندان اجازه می‌دهند آثار هنری جدید خلق کنند یا ابزارهای نوشتاری که به نویسندگان کمک می‌کنند، نمونه‌هایی از این امکانات هستند.
5. چالش‌ها و نگرانی‌ها: دسترسی نابرابر به منابع یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در توانمندسازی جوانان با هوش مصنوعی، دسترسی نابرابر به منابع آموزشی است. در بسیاری از مناطق، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، دسترسی به فناوری و منابع آموزشی پیشرفته محدود است.همچنین با گسترش استفاده از هوش مصنوعی، نگرانی‌هایی نیز در مورد مسائلی مانند حریم خصوصی، تبعیض الگوریتمی و تأثیرات اجتماعی آن وجود دارد. نوجوانان و جوانان باید از این چالش‌ها آگاه شوند و به صورت مسئولانه از این تکنولوژی استفاده کنند.تغییرات سریع در دنیای کار ناشی از هوش مصنوعی می‌تواند برای بسیاری از جوانان که در حال آماده شدن برای ورود به بازار کار هستند، چالش‌برانگیز باشد. بنابراین، آموزش و آمادگی برای کار با این فناوری‌ها باید در اولویت قرار گیرد.

با پایان یافتن سال ۲۰۲۴ پیش بینی های زیادی از نحوه درگیر شدن هوش مصنوعی با زندگی کاربران صورت گرفته که از هوش مصنوعی شخصی سازی شده و نفوذ بیشتر در عرصه های مختلف تولید محتوا را شامل می شود.

به گزارش خبرنگار مهر؛ با پایان سال ۲۰۲۴، این زمان فرصتی ارزشمند برای بازنگری در روندهای برجسته هوش مصنوعی فراهم آورده است. به عقیده کارشناسان، سال گذشته شاهد شکوفایی فناوری‌هایی بود که تأثیرات عمیقی بر صنایع مختلف داشتند. مدل‌های چندرسانه‌ای که توانستند متن، صدا و تصویر را به‌طور همزمان پردازش کنند، مدل‌های زبانی کوچک که امکان اجرای الگوریتم‌های هوش مصنوعی روی دستگاه‌های کوچک و غیرپیشرفته را فراهم کردند و همچنین سفارشی‌سازی سیستم‌های مولد که برای اولین بار نیازهای خاص کسب‌وکارها را به‌شکلی دقیق پاسخ دادند. این تحلیل، بر اساس داده‌های معتبر از گزارش‌های مؤسسه گارتنر و شرکت اسنوفلیک، تلاش دارد تصویری روشن از آینده هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ ارائه دهد. این چشم‌انداز نه تنها روندهای کلیدی گذشته را مرور می‌کند، بلکه به بررسی فرصت‌ها و چالش‌های پیش رو نیز می‌پردازد.

روندهای کلیدی سال ۲۰۲۴

در سال ۲۰۲۴، هوش مصنوعی شاهد پیشرفت‌های چشمگیری بود که هر یک به‌نحوی توانستند مسیر توسعه این فناوری را متحول کنند. در ادامه، به سه روند کلیدی این سال و تأثیرات آن‌ها پرداخته می‌شود:

هوش مصنوعی چندرسانه‌ای: ترکیب متن، صدا و تصویر در مدل‌های واحد تحولی چشمگیر در قابلیت‌های پردازشی هوش مصنوعی ایجاد کرد. این پیشرفت به مدل‌ها امکان داد تا درک عمیق‌تری از داده‌های چندرسانه‌ای داشته باشند و در حوزه‌هایی نظیر بازاریابی دیجیتال، خدمات مشتریان و حتی حوزه‌های خلاقانه مانند تولید محتوا به کار گرفته شوند. به عنوان مثال، مدل‌های چندرسانه‌ای توانستند ویدئوها را تحلیل کرده و متن مرتبط با آن را تولید کنند یا تصاویر را با توضیحات صوتی تطبیق دهند. با این حال، چالش‌هایی همچنان باقی است که از جمله آن‌ها می‌توان به نیاز مبرم به بهبود دقت در ترکیب داده‌های چندرسانه‌ای و افزایش کارایی در شرایط واقعی اشاره کرد؛ مسائلی که نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر در تحقیقات و توسعه هستند.

مدل‌های زبانی کوچک (SLM): این مدل‌ها با هدف اجرا روی دستگاه‌های کوچک و کاهش وابستگی به منابع بزرگ محاسباتی معرفی شدند. این پیشرفت تحولی بود که به کاربران اجازه داد قابلیت‌های پیشرفته هوش مصنوعی را بر روی دستگاه‌هایی مانند تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و حتی ساعت‌های هوشمند تجربه کنند. مدل‌های کوچک زبان با فشرده‌سازی الگوریتم‌های پیچیده و کاهش نیاز به منابع سخت‌افزاری قوی، امکان دسترسی گسترده‌تر به هوش مصنوعی را فراهم کردند. با این حال، این مدل‌ها همچنان با چالش‌هایی نظیر محدودیت در دقت و توانایی پردازش در مقایسه با مدل‌های بزرگ‌تر روبه‌رو هستند. توسعه این فناوری همچنین راه را برای نوآوری‌هایی مانند اینترنت اشیا (IoT) هموار نموده و در صنایعی نظیر سلامت، آموزش و سرگرمی کاربردهای قابل‌توجهی پیدا کرده است.

هوش مصنوعی مولد قابل سفارشی‌سازی شده: کسب‌وکارها به این نتیجه رسیدند که راهکارهای یکسان برای همه کاربران دیگر کافی نیستند و نیاز به سیستم‌های سفارشی‌شده روزبه‌روز بیشتر احساس می‌شود. این روند باعث شد سازمان‌ها به دنبال طراحی و توسعه مدل‌هایی بروند که کاملاً با نیازهای خاص و محیط کاری آن‌ها تطابق دارند. برای مثال، در حوزه سلامت، سیستم‌های مولدی که بتوانند داده‌های بیمار را تحلیل کرده و درمان‌های پیشنهادی را شخصی‌سازی کنند، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفتند. همچنین در صنایع خرده‌فروشی، این فناوری به برندها اجازه داد تا تجربه خریدی متناسب با نیازها و ترجیحات هر مشتری ارائه دهند. این فرایند سفارشی‌سازی نه‌تنها بهره‌وری را افزایش داد، بلکه رضایت مشتریان را نیز به شکل چشمگیری بهبود بخشید. از سوی دیگر، چالش‌هایی مانند هزینه‌های بالای توسعه و نیاز به تیم‌های متخصص برای پیاده‌سازی این سیستم‌ها همچنان به عنوان موانع مهم باقی مانده‌اند.

پیش‌بینی‌های مهم برای ۲۰۲۵

۱. هوش مصنوعی لبه (Edge AI) روی دستگاه‌های شخصی: یکی از پیشرفت‌های پیش‌بینی‌شده برای سال ۲۰۲۵، فشرده‌سازی مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) برای اجرا روی دستگاه‌های کوچک مانند گوشی‌های هوشمند و گجت‌های پوشیدنی است. این فناوری‌ها بدون نیاز مداوم به اتصال اینترنت فعالیت خواهند کرد، اگرچه ممکن است دقت و کارایی کمتری نسبت به نسخه‌های ابری داشته باشند.

۲. عوامل خودمختار هوش مصنوعی: هوش مصنوعی به‌تدریج جایگاه خود را به عنوان همکارانی مستقل در محیط‌های کاری تثبیت خواهد کرد. این عوامل، علاوه بر کمک به انجام وظایف، می‌توانند مدیریت و اجرای پروژه‌ها را نیز بر عهده بگیرند. بر اساس تحلیل‌های صورت گرفته، تعداد این عامل‌ها تا سال ۲۰۲۵ از تعداد انسان‌ها در برخی محیط‌های کاری فراتر خواهد رفت.

۳. آموزش هوش مصنوعی در تمام رشته‌ها: بر اساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته، با راه‌اندازی کنسرسیوم ملی هوش مصنوعی کاربردی ایالات متحده، در اکتبر ۲۰۲۴، آموزش‌های مرتبط با هوش مصنوعی به صورت گسترده در رشته‌های مختلف دانشگاهی از جمله هنر، تاریخ و پرستاری وارد خواهند شد. این تحول، مهارت‌های ضروری برای دنیایی که هوش مصنوعی بخشی از همه چیز است را در اختیار دانشجویان قرار خواهد داد.

پیش‌بینی‌های گارتنر برای ۲۰۲۵

در این بخش، به سه محور اصلی پیش‌بینی‌های مؤسسه گارتنر برای هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ می‌پردازیم:

گسترش هوش مصنوعی مولد فراتر از متن: این فناوری از تولید متون نوشتاری فراتر رفته و به حوزه‌هایی نظیر تولید ویدئو، صدا و حتی کدنویسی نیز گسترش بیشتری خواهد یافت. این پیشرفت، صنایع مختلف را متحول می‌کند. به عنوان مثال، در صنعت سرگرمی، تولید ویدئوهای سفارشی و تعاملی با سرعت و دقت بالا ممکن خواهد شد. در حوزه فناوری اطلاعات، تولید کدهای بهینه و سریع برای برنامه‌های نرم‌افزاری با استفاده از هوش مصنوعی مولد، فرآیند توسعه نرم‌افزار را تسریع می‌کند. همچنین، تولید محتوای صوتی مانند پادکست‌ها و موسیقی‌های سفارشی بر اساس نیازهای خاص کاربران، از دیگر کاربردهای این فناوری در سال ۲۰۲۵ است که به صورت برجسته‌تر پیگیری خواهد شد. گسترش این قابلیت‌ها، افق‌های جدیدی برای خلاقیت و بهره‌وری در صنایع گوناگون ایجاد می‌کند و مسیر تازه‌ای برای نوآوری‌های دیجیتال باز می‌نماید.

دموکراتیزه شدن هوش مصنوعی: ظهور پلتفرم‌های بدون کد و کم‌کد، در سال ۲۰۲۵ استفاده از هوش مصنوعی را برای افراد غیرمتخصص ممکن خواهد ساخت. فناوری‌های مذکور به کاربران این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به دانش فنی عمیق، برنامه‌ها و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی را طراحی و پیاده‌سازی کنند. برای مثال، در حوزه تجارت الکترونیک، فروشگاه‌های کوچک می‌توانند از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای شخصی‌سازی تجربه خرید مشتریان خود بهره ببرند. همچنین، در حوزه آموزش، معلمان می‌توانند با استفاده از این پلتفرم‌ها ابزارهای یادگیری تعاملی طراحی کنند که به بهبود یادگیری دانش‌آموزان کمک کند.

افزایش توجه به ضرورت حکمرانی هوش مصنوعی: سازمان‌ها به‌طور جدی‌تر به حکمرانی اخلاقی و تطابق با مقررات هوش مصنوعی خواهند پرداخت. با گسترش استفاده از هوش مصنوعی در حوزه‌های مختلف، مسائل مربوط به اخلاق، شفافیت و مسئولیت‌پذیری در استفاده از این فناوری بیش از پیش برجسته می‌شود. شرکت‌ها و نهادهای مختلف ناگزیر خواهند بود چارچوب‌هایی را تدوین کنند که تضمین کننده تطابق الگوریتم‌ها و داده‌ها با اصول اخلاقی و مقررات باشد. این روند شامل شفافیت در تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، حفاظت از حریم خصوصی کاربران و کاهش سوگیری‌های احتمالی در داده‌ها و نتایج است. همچنین، سازمان‌ها به توسعه تیم‌های متخصص در حوزه حکمرانی داده و هوش مصنوعی نیاز خواهند داشت تا علاوه بر نظارت بر عملکرد سیستم‌ها، بتوانند ریسک‌ها را شناسایی و مدیریت کنند.

روندهای کلیدی از نگاه اسنوفلیک

مهر در این بخش، به سه محور اصلی پیش‌بینی‌های شرکت اسنوفلیک درباره روندهای هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ می‌پردازد:

عوامل خودمختار: این عوامل نقش مهمی در تسهیل و تسریع فرایندهای پیچیده در سال ۲۰۲۵ دارند. آن‌ها می‌توانند بدون نیاز به دخالت انسانی، وظایف چندمرحله‌ای را به صورت خودکار انجام دهند و در صنایع مختلف از مدیریت زنجیره تأمین تا خدمات مشتریان مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، در بخش لجستیک، این عوامل قادر هستند مسیرهای حمل‌ونقل را بهینه‌سازی کرده و روند تحویل کالا را به صورت خودکار نظارت کنند. در حوزه خدمات مالی، آن‌ها این امکان را دارند که به تحلیل داده‌ها، شناسایی تقلب و مدیریت سرمایه‌گذاری‌ها بپردازند.

افزایش نیاز به کنترل و حکمرانی داده: با افزایش استفاده از هوش مصنوعی، نیاز به نظارت و حکمرانی بر جریان‌های داده به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت. این روند به سازمان‌ها امکان می‌دهد که نه‌تنها از کیفیت داده‌ها اطمینان حاصل کنند، بلکه از امنیت و تطابق آن‌ها با استانداردها نیز مطمئن باشند. در حوزه‌هایی مانند سلامت و بانکداری، این موضوع اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند؛ چرا که هرگونه نقص یا سوءاستفاده از داده‌ها می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد. توسعه ابزارهایی برای مشاهده و ردیابی جریان داده‌ها، تحلیل کیفیت آن‌ها و اطمینان از تطابق با قوانین، بخش ضروری از معماری هوش مصنوعی مدرن خواهد بود. علاوه بر این، سازمان‌ها باید در سال پیش‌رو به ایجاد تیم‌های متخصص و استفاده از فناوری‌های نوین برای مدیریت مؤثر داده‌ها و کاهش ریسک‌های مرتبط توجه ویژه داشته باشند.

شخصی‌سازی مبتنی بر هوش مصنوعی: این فناوری از خرده‌فروشی تا مراقبت‌های بهداشتی، توانسته است تحولی بنیادین در تجربه کاربران ایجاد کند. در صنعت خرده‌فروشی، هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های رفتاری مشتریان، پیشنهادهایی دقیق و متناسب با سلیقه آن‌ها ارائه می‌دهد. به عنوان مثال، فروشگاه‌های آنلاین می‌توانند محصولات مرتبط با نیازهای خاص هر مشتری را به او پیشنهاد کنند. در حوزه مراقبت‌های بهداشتی، هوش مصنوعی با تحلیل تاریخچه پزشکی بیماران و داده‌های سلامت، برنامه‌های درمانی و مراقبتی کاملاً شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهد. این سطح از شخصی‌سازی نه تنها باعث افزایش رضایت و اعتماد کاربران می‌شود، بلکه به بهبود نتایج کسب‌وکارها و کیفیت خدمات ارائه‌شده نیز کمک شایانی می‌کند. با این حال، مسائل مربوط به حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها همچنان از چالش‌های کلیدی پیش روی این فناوری محسوب می‌شوند.

سخن پایانی

هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر به‌عنوان یک ابزار آزمایشی تلقی نمی‌شود، بلکه به یکی از اجزای اصلی زندگی روزمره انسان‌ها تبدیل خواهد شد. این تحول، فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای بهبود کیفیت زندگی، افزایش بهره‌وری در صنایع مختلف و ایجاد نوآوری‌های جدید فراهم می‌کند. در عین حال، چالش‌هایی از جمله تضمین اخلاق در کاربردهای هوش مصنوعی، کاهش سوگیری در الگوریتم‌ها و حفظ امنیت و حریم خصوصی کاربران نیز به طور جدی مطرح خواهد بود. به عبارت دیگر، کارشناسان معتقدند که در سال آینده عوامل خودمختار، آموزش‌های همه‌جانبه و حکمرانی مسئولانه به صورت هم‌زمان پیش می‌روند. از همین روی، این تغییرات نیازمند هماهنگی میان نهادهای سیاست‌گذار، شرکت‌های فناوری و جامعه است تا پتانسیل کامل هوش مصنوعی به‌طور پایدار و مسئولانه محقق شود.

با پایان یافتن سال ۲۰۲۴ پیش بینی های زیادی از نحوه درگیر شدن هوش مصنوعی با زندگی کاربران صورت گرفته که از هوش مصنوعی شخصی سازی شده و نفوذ بیشتر در عرصه های مختلف تولید محتوا را شامل می شود.

با پایان سال ۲۰۲۴، این زمان فرصتی ارزشمند برای بازنگری در روندهای برجسته هوش مصنوعی فراهم آورده است. به عقیده کارشناسان، سال گذشته شاهد شکوفایی فناوری‌هایی بود که تأثیرات عمیقی بر صنایع مختلف داشتند. مدل‌های چندرسانه‌ای که توانستند متن، صدا و تصویر را به‌طور همزمان پردازش کنند، مدل‌های زبانی کوچک که امکان اجرای الگوریتم‌های هوش مصنوعی روی دستگاه‌های کوچک و غیرپیشرفته را فراهم کردند و همچنین سفارشی‌سازی سیستم‌های مولد که برای اولین بار نیازهای خاص کسب‌وکارها را به‌شکلی دقیق پاسخ دادند. این تحلیل، بر اساس داده‌های معتبر از گزارش‌های مؤسسه گارتنر و شرکت اسنوفلیک، تلاش دارد تصویری روشن از آینده هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ ارائه دهد. این چشم‌انداز نه تنها روندهای کلیدی گذشته را مرور می‌کند، بلکه به بررسی فرصت‌ها و چالش‌های پیش رو نیز می‌پردازد.

روندهای کلیدی سال ۲۰۲۴

در سال ۲۰۲۴، هوش مصنوعی شاهد پیشرفت‌های چشمگیری بود که هر یک به‌نحوی توانستند مسیر توسعه این فناوری را متحول کنند. در ادامه، به سه روند کلیدی این سال و تأثیرات آن‌ها پرداخته می‌شود:

هوش مصنوعی چندرسانه‌ای: ترکیب متن، صدا و تصویر در مدل‌های واحد تحولی چشمگیر در قابلیت‌های پردازشی هوش مصنوعی ایجاد کرد. این پیشرفت به مدل‌ها امکان داد تا درک عمیق‌تری از داده‌های چندرسانه‌ای داشته باشند و در حوزه‌هایی نظیر بازاریابی دیجیتال، خدمات مشتریان و حتی حوزه‌های خلاقانه مانند تولید محتوا به کار گرفته شوند. به عنوان مثال، مدل‌های چندرسانه‌ای توانستند ویدئوها را تحلیل کرده و متن مرتبط با آن را تولید کنند یا تصاویر را با توضیحات صوتی تطبیق دهند. با این حال، چالش‌هایی همچنان باقی است که از جمله آن‌ها می‌توان به نیاز مبرم به بهبود دقت در ترکیب داده‌های چندرسانه‌ای و افزایش کارایی در شرایط واقعی اشاره کرد؛ مسائلی که نیازمند سرمایه‌گذاری بیشتر در تحقیقات و توسعه هستند.

مدل‌های زبانی کوچک (SLM): این مدل‌ها با هدف اجرا روی دستگاه‌های کوچک و کاهش وابستگی به منابع بزرگ محاسباتی معرفی شدند. این پیشرفت تحولی بود که به کاربران اجازه داد قابلیت‌های پیشرفته هوش مصنوعی را بر روی دستگاه‌هایی مانند تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها و حتی ساعت‌های هوشمند تجربه کنند. مدل‌های کوچک زبان با فشرده‌سازی الگوریتم‌های پیچیده و کاهش نیاز به منابع سخت‌افزاری قوی، امکان دسترسی گسترده‌تر به هوش مصنوعی را فراهم کردند. با این حال، این مدل‌ها همچنان با چالش‌هایی نظیر محدودیت در دقت و توانایی پردازش در مقایسه با مدل‌های بزرگ‌تر روبه‌رو هستند. توسعه این فناوری همچنین راه را برای نوآوری‌هایی مانند اینترنت اشیا (IoT) هموار نموده و در صنایعی نظیر سلامت، آموزش و سرگرمی کاربردهای قابل‌توجهی پیدا کرده است.

هوش مصنوعی مولد قابل سفارشی‌سازی شده: کسب‌وکارها به این نتیجه رسیدند که راهکارهای یکسان برای همه کاربران دیگر کافی نیستند و نیاز به سیستم‌های سفارشی‌شده روزبه‌روز بیشتر احساس می‌شود. این روند باعث شد سازمان‌ها به دنبال طراحی و توسعه مدل‌هایی بروند که کاملاً با نیازهای خاص و محیط کاری آن‌ها تطابق دارند. برای مثال، در حوزه سلامت، سیستم‌های مولدی که بتوانند داده‌های بیمار را تحلیل کرده و درمان‌های پیشنهادی را شخصی‌سازی کنند، به‌شدت مورد استقبال قرار گرفتند. همچنین در صنایع خرده‌فروشی، این فناوری به برندها اجازه داد تا تجربه خریدی متناسب با نیازها و ترجیحات هر مشتری ارائه دهند. این فرایند سفارشی‌سازی نه‌تنها بهره‌وری را افزایش داد، بلکه رضایت مشتریان را نیز به شکل چشمگیری بهبود بخشید. از سوی دیگر، چالش‌هایی مانند هزینه‌های بالای توسعه و نیاز به تیم‌های متخصص برای پیاده‌سازی این سیستم‌ها همچنان به عنوان موانع مهم باقی مانده‌اند.

پیش‌بینی‌های مهم برای ۲۰۲۵

۱. هوش مصنوعی لبه (Edge AI) روی دستگاه‌های شخصی: یکی از پیشرفت‌های پیش‌بینی‌شده برای سال ۲۰۲۵، فشرده‌سازی مدل‌های زبانی بزرگ (LLMs) برای اجرا روی دستگاه‌های کوچک مانند گوشی‌های هوشمند و گجت‌های پوشیدنی است. این فناوری‌ها بدون نیاز مداوم به اتصال اینترنت فعالیت خواهند کرد، اگرچه ممکن است دقت و کارایی کمتری نسبت به نسخه‌های ابری داشته باشند.

۲. عوامل خودمختار هوش مصنوعی: هوش مصنوعی به‌تدریج جایگاه خود را به عنوان همکارانی مستقل در محیط‌های کاری تثبیت خواهد کرد. این عوامل، علاوه بر کمک به انجام وظایف، می‌توانند مدیریت و اجرای پروژه‌ها را نیز بر عهده بگیرند. بر اساس تحلیل‌های صورت گرفته، تعداد این عامل‌ها تا سال ۲۰۲۵ از تعداد انسان‌ها در برخی محیط‌های کاری فراتر خواهد رفت.

۳. آموزش هوش مصنوعی در تمام رشته‌ها: بر اساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته، با راه‌اندازی کنسرسیوم ملی هوش مصنوعی کاربردی ایالات متحده، در اکتبر ۲۰۲۴، آموزش‌های مرتبط با هوش مصنوعی به صورت گسترده در رشته‌های مختلف دانشگاهی از جمله هنر، تاریخ و پرستاری وارد خواهند شد. این تحول، مهارت‌های ضروری برای دنیایی که هوش مصنوعی بخشی از همه چیز است را در اختیار دانشجویان قرار خواهد داد.

پیش‌بینی‌های گارتنر برای ۲۰۲۵

در این بخش، به سه محور اصلی پیش‌بینی‌های مؤسسه گارتنر برای هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ می‌پردازیم:

گسترش هوش مصنوعی مولد فراتر از متن: این فناوری از تولید متون نوشتاری فراتر رفته و به حوزه‌هایی نظیر تولید ویدئو، صدا و حتی کدنویسی نیز گسترش بیشتری خواهد یافت. این پیشرفت، صنایع مختلف را متحول می‌کند. به عنوان مثال، در صنعت سرگرمی، تولید ویدئوهای سفارشی و تعاملی با سرعت و دقت بالا ممکن خواهد شد. در حوزه فناوری اطلاعات، تولید کدهای بهینه و سریع برای برنامه‌های نرم‌افزاری با استفاده از هوش مصنوعی مولد، فرآیند توسعه نرم‌افزار را تسریع می‌کند. همچنین، تولید محتوای صوتی مانند پادکست‌ها و موسیقی‌های سفارشی بر اساس نیازهای خاص کاربران، از دیگر کاربردهای این فناوری در سال ۲۰۲۵ است که به صورت برجسته‌تر پیگیری خواهد شد. گسترش این قابلیت‌ها، افق‌های جدیدی برای خلاقیت و بهره‌وری در صنایع گوناگون ایجاد می‌کند و مسیر تازه‌ای برای نوآوری‌های دیجیتال باز می‌نماید.

دموکراتیزه شدن هوش مصنوعی: ظهور پلتفرم‌های بدون کد و کم‌کد، در سال ۲۰۲۵ استفاده از هوش مصنوعی را برای افراد غیرمتخصص ممکن خواهد ساخت. فناوری‌های مذکور به کاربران این امکان را می‌دهند که بدون نیاز به دانش فنی عمیق، برنامه‌ها و ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی را طراحی و پیاده‌سازی کنند. برای مثال، در حوزه تجارت الکترونیک، فروشگاه‌های کوچک می‌توانند از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای شخصی‌سازی تجربه خرید مشتریان خود بهره ببرند. همچنین، در حوزه آموزش، معلمان می‌توانند با استفاده از این پلتفرم‌ها ابزارهای یادگیری تعاملی طراحی کنند که به بهبود یادگیری دانش‌آموزان کمک کند.

افزایش توجه به ضرورت حکمرانی هوش مصنوعی: سازمان‌ها به‌طور جدی‌تر به حکمرانی اخلاقی و تطابق با مقررات هوش مصنوعی خواهند پرداخت. با گسترش استفاده از هوش مصنوعی در حوزه‌های مختلف، مسائل مربوط به اخلاق، شفافیت و مسئولیت‌پذیری در استفاده از این فناوری بیش از پیش برجسته می‌شود. شرکت‌ها و نهادهای مختلف ناگزیر خواهند بود چارچوب‌هایی را تدوین کنند که تضمین کننده تطابق الگوریتم‌ها و داده‌ها با اصول اخلاقی و مقررات باشد. این روند شامل شفافیت در تصمیم‌گیری‌های مبتنی بر هوش مصنوعی، حفاظت از حریم خصوصی کاربران و کاهش سوگیری‌های احتمالی در داده‌ها و نتایج است. همچنین، سازمان‌ها به توسعه تیم‌های متخصص در حوزه حکمرانی داده و هوش مصنوعی نیاز خواهند داشت تا علاوه بر نظارت بر عملکرد سیستم‌ها، بتوانند ریسک‌ها را شناسایی و مدیریت کنند.

روندهای کلیدی از نگاه اسنوفلیک

در این بخش، به سه محور اصلی پیش‌بینی‌های شرکت اسنوفلیک درباره روندهای هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ می‌پردازد:

عوامل خودمختار: این عوامل نقش مهمی در تسهیل و تسریع فرایندهای پیچیده در سال ۲۰۲۵ دارند. آن‌ها می‌توانند بدون نیاز به دخالت انسانی، وظایف چندمرحله‌ای را به صورت خودکار انجام دهند و در صنایع مختلف از مدیریت زنجیره تأمین تا خدمات مشتریان مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، در بخش لجستیک، این عوامل قادر هستند مسیرهای حمل‌ونقل را بهینه‌سازی کرده و روند تحویل کالا را به صورت خودکار نظارت کنند. در حوزه خدمات مالی، آن‌ها این امکان را دارند که به تحلیل داده‌ها، شناسایی تقلب و مدیریت سرمایه‌گذاری‌ها بپردازند.

افزایش نیاز به کنترل و حکمرانی داده: با افزایش استفاده از هوش مصنوعی، نیاز به نظارت و حکمرانی بر جریان‌های داده به شکل چشمگیری افزایش خواهد یافت. این روند به سازمان‌ها امکان می‌دهد که نه‌تنها از کیفیت داده‌ها اطمینان حاصل کنند، بلکه از امنیت و تطابق آن‌ها با استانداردها نیز مطمئن باشند. در حوزه‌هایی مانند سلامت و بانکداری، این موضوع اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند؛ چرا که هرگونه نقص یا سوءاستفاده از داده‌ها می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد. توسعه ابزارهایی برای مشاهده و ردیابی جریان داده‌ها، تحلیل کیفیت آن‌ها و اطمینان از تطابق با قوانین، بخش ضروری از معماری هوش مصنوعی مدرن خواهد بود. علاوه بر این، سازمان‌ها باید در سال پیش‌رو به ایجاد تیم‌های متخصص و استفاده از فناوری‌های نوین برای مدیریت مؤثر داده‌ها و کاهش ریسک‌های مرتبط توجه ویژه داشته باشند.

شخصی‌سازی مبتنی بر هوش مصنوعی: این فناوری از خرده‌فروشی تا مراقبت‌های بهداشتی، توانسته است تحولی بنیادین در تجربه کاربران ایجاد کند. در صنعت خرده‌فروشی، هوش مصنوعی با تحلیل داده‌های رفتاری مشتریان، پیشنهادهایی دقیق و متناسب با سلیقه آن‌ها ارائه می‌دهد. به عنوان مثال، فروشگاه‌های آنلاین می‌توانند محصولات مرتبط با نیازهای خاص هر مشتری را به او پیشنهاد کنند. در حوزه مراقبت‌های بهداشتی، هوش مصنوعی با تحلیل تاریخچه پزشکی بیماران و داده‌های سلامت، برنامه‌های درمانی و مراقبتی کاملاً شخصی‌سازی شده ارائه می‌دهد. این سطح از شخصی‌سازی نه تنها باعث افزایش رضایت و اعتماد کاربران می‌شود، بلکه به بهبود نتایج کسب‌وکارها و کیفیت خدمات ارائه‌شده نیز کمک شایانی می‌کند. با این حال، مسائل مربوط به حفظ حریم خصوصی و امنیت داده‌ها همچنان از چالش‌های کلیدی پیش روی این فناوری محسوب می‌شوند.

سخن پایانی

هوش مصنوعی در سال ۲۰۲۵ به نقطه‌ای می‌رسد که دیگر به‌عنوان یک ابزار آزمایشی تلقی نمی‌شود، بلکه به یکی از اجزای اصلی زندگی روزمره انسان‌ها تبدیل خواهد شد. این تحول، فرصت‌های بی‌سابقه‌ای را برای بهبود کیفیت زندگی، افزایش بهره‌وری در صنایع مختلف و ایجاد نوآوری‌های جدید فراهم می‌کند. در عین حال، چالش‌هایی از جمله تضمین اخلاق در کاربردهای هوش مصنوعی، کاهش سوگیری در الگوریتم‌ها و حفظ امنیت و حریم خصوصی کاربران نیز به طور جدی مطرح خواهد بود. به عبارت دیگر، کارشناسان معتقدند که در سال آینده عوامل خودمختار، آموزش‌های همه‌جانبه و حکمرانی مسئولانه به صورت هم‌زمان پیش می‌روند. از همین روی، این تغییرات نیازمند هماهنگی میان نهادهای سیاست‌گذار، شرکت‌های فناوری و جامعه است تا پتانسیل کامل هوش مصنوعی به‌طور پایدار و مسئولانه محقق شود.

جان لوگی برد، مخترع اسکاتلندی، با اختراع سیستم تلویزیون مکانیکی و نخستین پخش تلویزیونی عمومی، تاثیر زیادی در تحول صنعت رسانه و ارتباطات داشت.

 

 

«جان لوگی برد» (John Logie Baird) از پیشگامان بزرگ دنیای تلویزیون و فناوری‌های ارتباطی بود. او با اختراع سیستم تلویزیون مکانیکی نخستین گام‌ها را در تاریخ تلویزیون برداشت. اختراعات او در زمینه انتقال تصویر و صدا در دهه‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ میلادی پایه‌گذار تحولات عظیم در صنعت رسانه‌های تصویری شد. برد با ساخت نخستین سیستم تلویزیون رنگی و ارائه نخستین پخش تلویزیونی عمومی در جهان، نقش برجسته‌ای در انقلاب ارتباطات داشت. این نوآوری‌ها نه‌فقط صنعت تلویزیون را متحول کرد، بلکه تأثیرات عمیقی بر تمام عرصه‌های تکنولوژی و رسانه‌ها گذاشت. در این مقاله قصد داریم با زندگی مخترع تلویزیون بیشتر آشنا شویم.

جان لوگی برد مخترع و مهندس برق پرآوازه‌ اسکاتلندی است. او ۱۳ آگوست ۱۸۸۸ در هلنبرگ (Helensburgh) در اسکاتلند دیده به جهان گشود. جان کوچک‌ترین فرزند خانواده بود. پدر جان کشیش بود، موقعیت‌های شغلی مختلف دولتی داشت و در جامعه‌ مورداحترام بود؛ بنابراین جان زیر سایه‌ این احترام، کودکی خوبی را گذراند. او که از کودکی کنجکاوی و هوش خوبی از خود نشان می‌داد، به مکانیک و تکنولوژی علاقه‌مند شد و پدرش نیز او را در این زمینه بسیار تشویق می‌کرد.

جان تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه‌ای محلی در زادگاهش، هلنبرگ، شروع کرد و در ادامه در آکادمی لارچ فیلد (Larchfield) تحصیل خود را ادامه داد و از نظر علمی میان همسالان خود درخشید. او از همان ابتدا به سازوکار وسایل الکترونیک علاقه‌مند بود و سعی می‌کرد با بازکردن وسایل مختلف و مشاهده‌ اجزای آن مکانیزم عملکرد آنها را دربیابد. روشی که مادر جان نیز آن را تحسین می‌کرد.

آغاز تلاش برای اختراع و مشکلات متعدد!

کمی بعد، جان با شاخه‌های علمی بیشتری آشنا شد و علاقه‌ خود به مهندسی برق را دریافت. او با نگاه به برترین اختراعات زمان خود آرزو می‌‌کرد روزی نام او نیز در تاریخ علم و فناوری ماندگار شود. از میان اختراعاتی که بیشتر از همه او را به تحسین وامی‌داشت می‌توان به ارتباطات تلفنی اشاره کرد.

متأسفانه جان از کودکی با مشکلات سلامت دست و پنجه نرم می‌کرد و مشکلات تنفسی از ۱۶ سالگی با او بودند. این مشکلات به‌قدری جدی بودند که جانِ مستعد را یک سال از مدرسه و تحصیل آکادمیک دور کردند اما علاقه‌ جان به الکترونیک و فیزیک فراتر از این معضلات بود. جان در روزهای بیماری که بالاجبار از هم‌سالان و دوستانش دور می‌ماند، مفاهیم بنیادی فیزیک را مطالعه می‌کرد و اجازه نمی‌داد چیزی مانع ذهن کنجکاو و کوشای او بشود.

نکته‌ جالب درمورد تحصیلات جان این است که او عملکرد فوق‌العاده‌ای در مدرسه نداشت؛ هر چقدر در دروس عملی و آزمایشگاهی از خود استعداد نشان می‌داد، در دروس تئوری عملکرد بسیار بدی داشت. رویکرد کلی جان در یادگیری مسائل علمی بیشتر بر آزمون و خطا و خودآموزی بود؛ رویکردی که گاهی در قالب‌های متداول آموزش نمی‌گنجید. بسیاری از مواقع جان برای یادگیری به سخنان معلم گوش نمی‌کرد بلکه باتکیه‌بر مفاهیم کتاب و انجام تک‌تک آزمایش‌ها مفاهیم را درمی‌یافت.

تحصیلات دانشگاهی مخترع تلویزیون

سال‌های تحصیلات ابتدایی جان به‌سرعت طی شد تا اینکه جان به دانشگاه «Glasgow» پا گذاشت. اگرچه متأسفانه به دلایل متعدد ازجمله آغاز جنگ جهانی اول موفق به اتمام تحصیلات دانشگاهی و اخذ مدرک خود نشد، از تلاش برای اختراع دست نکشید. جان که به‌دلیل مشکلات سلامت خود امکان شرکت در جنگ را نیز نداشت، در کارخانجات الکترونیک کار می‌کرد و کسب‌و‌کار کوچک و مستقلی نیز به راه‌ انداخت.

رویکرد نامعمول جان برای استفاده از مفاهیم علمی در سال‌های بعد از تحصیل نیز ادامه یافت. جان عادت داشت شاخه‌های مختلف علم را با هم پیوند دهد و معتقد بود با ترکیب فیزیک، مکانیک، اپتیک و مهندسی برق می‌توان تکنولوژی را به سرعت بالاتری پیشرفت داد. این رویکرد بین‌رشته‌ای اگرچه امروز در دانشگاه‌ها و مؤسسات بسیاری پذیرفته شده است، در زمانه‌ای که جان در آن می‌زیست، رویکردی نوین محسوب می‌شد که حتی گاهی در مجامع علمی نیز منتقدان بسیاری داشت.

جان نیز با الهام از این اختراع آرزو می‌کرد روزی بتواند تصویر و صدا را در فواصل دور منتقل کند. او با هرچه در دست داشت، شروع به ساخت وسیله‌ای کرد که این خواسته‌ او را برآورده کند. بالاخره جان سال ۱۹۲۴ موفق شد تلویزیون اولیه خود را اختراع کند که در واقع با لامپ دوچرخه اوراقی، مقداری چسب، سیم و موم ساخته شده بود. او نام این وسیله را «تلوایزر» گذاشت. تصویر زیر جان را در کنار اولین نسخه‌ تلوایزری که ساخته بود، نشان می‌دهد.

سال ۱۹۲۰ در انگلستان، جان مشغول این ایده بود که چگونه می‌توان صدا و تصویر را هم‌زمان مخابره کرد. او در این مسیر به‌شدت تحت‌تأثیر «الکساندر گراهام بل» بود؛ مخترعی که با فوتوفون (photophone) به یاد آورده می‌شود. الکساندر گراهام بل پیشتر موفق شده بود با کمک نور متمرکز، صدا را در فواصل طولانی منتقل کند.با تلاش بیشتر جان سال ۱۹۲۵ موفق شد اولین بار تصویر قابل‌تشخیص صورت عروسک را با تلویزیون مخابره کند.

جان بعدها دراین‌باره گفت:

 

تصویر صورت آن عروسک با وضوحی که تصورش برای من قابل‌تصور نبود، روی صفحه تلوایزر آشکار شد. موفق شده بودم. نمی‌توانستم آنچه را می‌دیدم باور کنم. بدنم از شدت هیجان می‌لرزید.

این لحظه‌ای تاریخی در علم و تکنولوژی بشر بود. اندکی بعد جان اختراع خود را در معرض نمایش عموم گذاشت و کمی بعدتر اختراع خود را در محضر ۵۰ نفر از دانشمندان زمان خود در سال ۱۹۲۶ در مؤسسه سلطنتی بریتانیا در لندن معرفی کرد تا جهان با این اختراع تاریخی مواجه شود. آن زمان روزنامه‌نگاری انگلیسی نوشت:

تصویر مخابره‌شده کمی محو و تار بود اما ادعای آقای برد را درباره آنچه تلوایزر می‌نامد، تأیید می‌کرد. امکان مخابره جزئیات حرکت مثل حالات صورت با این اختراع فراهم شده است.

جالب این است که بدانید اختراع جان ابتدا به‌راحتی برای جامعه پذیرفته نشد، حتی در بعضی مطبوعات با تمسخر از این دستاورد یاد می‌شد؛ زیرا تفکر اولیه دراین‌مورد این بود که قابلیت و امکان تجاری‌سازی ندارد، نمی‌توان آن را به تولید انبوه رساند و به زبان ساده نمی‌توان از آن پولی درآورد. مقاله‌ای در ژورنال «Scientific American» ادعا کرده بود این اختراع ممکن است استفاده‌های بسیار محدودی داشته باشد که مطمئناً سرگرمی جز آنها نبود.

ادامه مطلب در سایت منبع 

 

دانش سازمان و مدیریت

هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار حیاتی در فرآیندهای مدیریتی است و پژوهش‌های جدید نشان داده‌اند که این فناوری می‌تواند به طور چشمگیری عملکرد سازمان‌ها را بهبود بخشد.  غفلت از شناخت و عدم توانایی در کارگیری ابزارهای هوش مصنوعی، عقب ماندگی و ناکارامدی محسوسی را در آینده ایجاد خواهد کرد.

برخی از مهمترین تاثیرات هوش مصنوعی بر مدیریت:

۱. *خودکارساختن (اتوماتیک‌سازی) فرآیندهای تصمیم‌گیری*
براساس یافته‌های پژوهشی، یکی از برجسته‌ترین تأثیرات هوش مصنوعی در مدیریت، اتوماتیک سازی تصمیم‌گیری است. تحقیقات نشان می‌دهند که هوش مصنوعی قادر است تصمیمات مبتنی بر داده‌ها را به‌طور خودکار اتخاذ کند، که باعث افزایش سرعت تصمیم‌گیری و کاهش خطای انسانی می‌شود. این فناوری به‌ویژه در تحلیل داده‌های بزرگ و پیش‌بینی روندها موثر است.
مطالعه‌ای از MIT Sloan (2023) نشان داده است که ۵۲% از مدیران ارشد در حال استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای تحلیل داده‌های تجاری و پیش‌بینی روندهای بازار هستند. این ابزارها توانسته‌اند زمان مورد نیاز برای تصمیم‌گیری‌های استراتژیک را تا ۴۰% کاهش دهند.

۲. *پیش‌بینی روند بازار و رفتار مشتری*
مبتنی بر یافته‌های پژوهشی، هوش مصنوعی در پیش‌بینی رفتار مشتری و تحلیل روندهای بازار نقش برجسته‌ای ایفا می‌کند. مدل‌های یادگیری ماشین و الگوریتم‌های AI می‌توانند الگوهای پنهان در داده‌ها را شناسایی کرده و پیش‌بینی‌هایی دقیق از نیازهای مشتریان و تغییرات بازار ارائه دهند.
پژوهش انجام شده توسط McKinsey & Company (2023) نشان می‌دهد که ۶۴% از شرکت‌های بزرگ از مدل‌های پیش‌بینی مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهبود استراتژی‌های بازاریابی و فروش استفاده می‌کنند.

۳. *بهبود کارایی و کاهش هزینه‌ها*
هوش مصنوعی به شدت می‌تواند در بهینه‌سازی فرآیندها و کاهش هزینه‌ها مؤثر باشد. از جمله کاربردهای رایج آن، استفاده از ربات‌ها و الگوریتم‌های هوش مصنوعی برای اتوماتیک‌سازی عملیات روزمره مانند پردازش داده‌ها، مدیریت موجودی، و حسابداری است.
تحقیقی از Boston Consulting Group (2024) نشان می‌دهد که ۷۵% از شرکت‌ها با پیاده‌سازی اتوماسیون مبتنی بر AI در فرآیندهای خود، توانسته‌اند هزینه‌های عملیاتی را تا ۳۰% کاهش دهند.
یک تحقیق دیگر از PwC (2023) نیز نشان می‌دهد که هوش مصنوعی در بخش‌های پشتیبانی سازمانی (مانند منابع انسانی، خدمات مشتری، و IT) توانسته است بهره‌وری را تا ۲۵% افزایش دهد.

۴. *بهبود مدیریت منابع انسانی*
کارایی هوش مصنوعی در فرآیندهای استخدام، ارزیابی عملکرد و پیش‌بینی نیازهای نیروی انسانی بسیار چشمگیر خواهد بود. ابزارهای AI می‌توانند رزومه‌ها را مطالعه کرده و بهترین کاندیداها را بر اساس داده‌ها شناسایی کنند و در نتیجه فرآیند استخدام را سریع‌تر و مؤثرتر سازند.
پژوهشی از Harvard Business Review (2023) نشان داده است که ۵۸% از شرکت‌ها از سیستم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی برای اتوماتیک‌سازی فرآیندهای استخدام استفاده می‌کنند. این سیستم‌ها همچنین قادر به شناسایی الگوهای پنهانی در داده‌های کارکنان هستند که می‌تواند به پیش‌بینی و مدیریت استعدادها کمک کند.
مطالعه‌ای از Deloitte (2023) نیز نشان داد که استفاده از هوش مصنوعی در ارزیابی عملکرد می‌تواند دقت ارزیابی‌ها را تا ۴۰% افزایش دهد و به شناسایی نیازهای آموزشی و توسعه‌ای کارکنان کمک کند.

۵. *مدیریت ریسک و بهبود تصمیمات استراتژیک*
الگوریتم‌های هوش مصنوعی می‌توانند به شبیه‌سازی سناریوهای مختلف و ارزیابی ریسک‌ها بپردازند، به مدیران این امکان را می‌دهند که بهترین تصمیمات را در مواجهه با شرایط پیچیده اتخاذ کنند.
تحقیقی از EY (2024) نشان می‌دهد که ۶۰% از شرکت‌های پیشرفته در حوزه‌های مالی و سرمایه‌گذاری از ابزارهای هوش مصنوعی برای ارزیابی ریسک‌ها و شبیه‌سازی شرایط بازار استفاده می‌کنند.

۶. *افزایش تعامل با مشتری و تجربه کاربری*
در بخش ارتباط با مشتری، هوش مصنوعی به شکل قابل توجهی تجربه مشتریان را بهبود بخشیده است. ابزارهای مبتنی بر چت‌بات‌ها و دستیارهای مجازی، امکان پاسخگویی سریع به درخواست‌های مشتریان را فراهم کرده‌اند.
مطالعه‌ای از Forrester Research (2024) نشان می‌دهد که ۴۸% از برندهای بزرگ در حال استفاده از چت‌بات‌های هوش مصنوعی برای بهبود تجربه مشتری و پاسخگویی سریع به درخواست ها هستند.

تحقیقی از Gartner (2024) نشان می‌دهد که ۷۰% از سازمان‌ها پیش‌بینی می‌کنند که در پنج سال آینده، هوش مصنوعی به بخش جدایی‌ناپذیری از فرآیندهای مدیریتی تبدیل خواهد شد و این تحول می‌تواند به ارتقای توانمندی‌های استراتژیک و کارآمدتر شدن فرآیندها کمک کند.

با تغییرات و تحولات شدیدی که در حوزه صوت و تصویر اتفاق افتاده و با افزایش تنوع و تعداد دستگاه های پخش محتوا مثل گوشی های هوشمند، تبلت‌ها و لپ‌تاپ‌ها ذائقه کاربران تغییر کرده و دیگر برودکست سنتی با سیستم‌هایی مثل DVB-T2/S2 نمی‌تواند به تنهایی پاسخگوی نیاز مخاطبان باشد. لذا لازم است برودکسترها برای جذب و حفظ مخاطبان خود از بسترهای جدید فناوری، استفاده نمایند. طبق آمارهای به دست آمده مخاطبان تلویزیون خطی  در همه روش‌های ارسال زمینی، ماهواره‌ای و کابلی رو به افول است و به جای آن تمایل به سمت استفاده از تلویزیون غیرخطی به دلیل امکان تعامل بیننده و دسترسی به محتوای دلخواه در زمان موردنظر رو به افزایش است. از این‌رو سیستم‌های هیبرید با هدف ترکیب قابلیت‌های برودکست و برودبند معرفی شده‌اند.
DVB-Native IP(DVB-NIP) به عنوان سیستم هیبرید پیشنهادی DVB، با ترکیب انعطاف پذیری برودبند و قابلیت اطمینان، سرعت و کیفیت برودکست، بهترین‌های هر دو دنیای تلویزیون خطی و غیر خطی را در یک جا جمع می‌کند. سیگنال ارسالی این سیستم به صورت IP از مسیر پخش زمینی یا ماهواره‌ای می‌تواند از طریق تمام دستگاه‌های متصل به اینترنت دریافت شود و نیز محتوای برودبند را با کیفیت برودکست به دست مخاطب برساند.

فراخوان نشست های تخصصی بیست و یکمین اجلاس فناوری رسانه اعلام شد.

محورهای این فراخوان عبارتند از:حفظ و ارتقاء پایداری و امنیت زیرساخت و سیگنال در زنجیره تولید تا انتشار با رعایت ملاحظات پدافند غیرعامل

توسعه بسترهای مختلف انتقال و انتشار جهت ایجاد دسترسی مخاطب به محتوا در هر مکان، زمان و صفحه نمایش

ارتقاء کیفیت صدا و تصویر در زنجیره تولید تا پخش

افزایش جذابیت محتوا و خدمات با استفاده از فناوری های نوین جهت افزایش مخاطب

توسعه یکپارچه سازی زیرساخت های نرم افزاری و سخت افزاری وحضور موثر در فضای مجازی و شبکه ملی اطلاعات

توسعه پلتفرم های هوش مصنوعی در فناوری رسانه

مهلت ثبت این فراخوان تا ۱۰دی ماه ۱۴۰۳ است.