این روزها تصور دنیای بدون برودکست چندان هم دشوار نیست. بسیاری از دستاندرکاران به دلایل مختلفی معتقد هستند که ما به زودی قادر خواهیم بود تمام نیازهای سرگرمی، اطلاعات و آموزش و همچنین ارتباطات اضطراری خود را از طریق بسترهای آنلاین برآورده کنیم. در این دنیا، تلویزیون دیجیتال زمینی به دایناسورها میپیوندد و ماهوارهها تنها نیازهای دیتاکام B2B را برطرف میکنند. چنین فرضیهای مبتنی بر این فرض است که برودکست تنها برای توزیع کانالهای خطیِ سنتی مناسب است اما نمیتواند از خدمات رسانهای جدید در آینده پشتیبانی کند. آیا چنین فرضیه درست از آب درخواهد آمد؟
آزمایشها با قالبهای رسانهای جدید به سرعت ادامه یافته است و به سمت ارائه تجربیات همهجانبهتر حرکت میکند. برای مثال، جام جهانی فوتبال فرصتی برای آزمایش چگونگیِ هنر در ویدیوهای با دیدگاه آزاد، که گاهی اوقات «نمای آزاد» یا ویدیوی حجمی نامیده میشود، فراهم کرد که به پیشنهاد رقبای تجاری خود رکن جدیدی از دنیای رسانههای فضایی را رقم زد که در آن انتظار میرود سازمانهای رسانهای خدمات عمومی حمیتواند با آنها مطابقت داشته باشد.
در این میان کاربر نهایی میتواند دیدگاه خود (و تجربه شنیداری مرتبط) را روی یک نمایشگر دو بعدی انتخاب کند که آزادانه در فضا حرکت میکند، در زمان به عقب برمیگردد و کارگردانِ تجربه فردی خود میشود.
تجربه دیدگاه آزاد دلالتی ضمنی بر مجموعهای از واقعیتهای فنیست که ما را به مسئله «پخش» باز میگرداند. ویدئوهای حجمی گرفته شده در یک استادیوم را میتوان با سرعت 2 گیگابیت بر ثانیه کدگذاری کرد. پخش یک نقطه نظر بر اساس تقاضای مخاطب، به پهنای باند تضمینشده 50 تا 60 مگابیت در ثانیه نیاز دارد که در دسترس کاربر قرار بگیرد.
آیا میتوان این نوع خدمات را به طور همزمان در اختیار میلیونها کاربر قرار داد؟ و اگر چنین است، چگونه میتوان به این هدف دست پیدا کرد؟
پخش در یک منطقه بزرگ را میتوان در صورت امکان با استفاده از اتصال فیبر به خانه در نظر گرفت؛ اما در هنگام استفاده از یک DSL یا زیرساخت شبکه تلفن همراه، پروسه پخش از نظر فنی و/یا مالی ناپایدار میشود.
علاوه بر این، اپراتورهای مخابراتی در پیِ تلاش برای کارآمدی اقتصادیتر، شبکه خود را برای استفاده «متوسط» گسترش میدهند و به همین دلیل ظرفیت شبکه را بیش از حد مجاز میکنند. از آنجایی که شبکههای unicast خالص، برخلاف پخش، برای مخاطبان همزمانِ پرجمعیتتر، مقیاس مناسبی ندارند. این دستورالعمل برای ازدحام شبکه در زمان اوج تقاضا است که در مورد رویدادهای زنده محبوب و پرطرفدار مانند مسابقات ورزشی صدق میکند.
به همین ترتیب، احتمال یافتن راهحلهایی متناسب و کاربردی از ترکیب پخش و پهنای باند حاصل میشود: پخش ماهوارهای میتواند محتوای زنده 2 گیگابیت در ثانیه را به مرزهای شبکه، از جمله خانهها، با اتصال unicast مشترک ارائهشده با تجهیزات بیسیم زمینی یا سیمی ارائه دهد.
این امر مقیاسپذیریِ پخش و انعطافپذیری unicast را افزایش خواهد داد و در نتیجه راهحلی پایدار ایجاد میکند که میتواند جمعیت کل مخاطبان را با کیفیت تضمینشده در همه جا پوشش دهد؛ راهحلهایی که ترکیبی از زیرساختهای edgecasting و unicast در پروژه 5G-EMERGE در حال توسعه هستند!
همین محتوا میتواند برای افرادی که به صورت محلی در رویدادهای زنده شرکت میکنند هم جالب باشد. قبلاً دیدهایم که چگونه طرفداران برنامههای ورزشی تجربهای نسبتاً کمتکنولوژیتر، مانند شنیدن تصمیمهای داور درِ گوشی را میپذیرند؛ هیجان را برای یک هوادار تصور کنید که میتواند زاویه دید خود را بدون توجه به جایی که در استادیوم می نشیند، انتخاب کند!
در این مثال هم ترکیب راهحل برودکست و برودبند که از سیگنال پخش بیسیم محلی بهرهبرداری میکند، از نظر فنی و اقتصادی کارآمد خواهد بود و از اجرای برودکست 5G /فناوریهای چندپخشی در فرکانسهای بالاتر در یک منطقه نسبتاً کوچک استفاده میکند.
این همچنین نمونهای ملموس از ادغام دنیای فیزیکی و دیجیتال در چیزی است که میتوانیم آن را تجربه فیژیتالphygital بنامیم؛ عناصر اجتماعی دست به دست هم میدهند و با استفاده از فناوری برای اتصال به دنیای دیجیتال و فیزیکی، با واقعیت دیجیتالی افزوده همراه میشود.
توانمندسازی و پرورش تجارب مشترک در حین تامین نیازهای فردی یکی از وظایف کلیدی PSM است. تجربه مشترک بر اساس عناصر مشترک تجربه شده توسط همه اعضا و عناصر فردیست که در عین جمعی بودن، میتواند منحصر به فرد هم باشد. پس قالبهای رسانهای جدید باید شامل اجزای مشترک و شخصیشده و بومیسازیشده باشند.
برای مدت طولانی برودکست و پخش آنلاین در جهتهای مخالف و نه مکملِ هم در نظر گرفته شده است. با این حال گزینه ترکیب برودکست و پخش آنلاین باید در اولویت قرار گیرد. ما باید از هر دو فناوری برودکست و آنلاین به روشی پایدار و هوشمند استفاده کنیم تا اطمینان حاصل شود که سازمانهای PSM کنترل پخش در آینده را در دستان خود نگه میدارند.